خرداد ۲۹، ۱۳۸۹

برای اتفاق هایی که نمی افتد

برای دستی که نگرفتم
برای اشکی که پاک نکردم
برای بوسه ای که نبود
برای دوستت دارمی که مرده به دنیا آمد
برای من که وجودم نبودن است
ببخش

۱۲ نظر:

R A N A گفت...

چرا اینقدر غمگین؟
:(
خوبی تو؟

محـمد گفت...

خوبم رعنا جان. از همون موج هایی بود که می گفتی. می آد و می گذره. مرسی

پارمیدا گفت...

برای دستی که به سویت دراز کردم
برای اشکی که ریختم
برای بوسه ای که انتظارش را می کشیدم
برای دوستت دارمی که آرزوست...
برای من که همیشه بودم
ببخش!!

سوژه. گفت...

چرا اينطوري ميكني . پسر؟!!!
رفتم تو فكر كه نوه هامو برا ت رو كنم !!!
كشتي ما رو!
حسابت پر شد؟
نه كه دغدغه هام كمه حالا بايد نگران حساب تو هم باشم!

محـمد گفت...

@پارميدا: عالي بود دختر مرسي

@سوژه: مگه چكار كردم؟! نه بابا نوه نداري. تازه قراره من دامادت بشم! نه حسابم پر نشده. نگران اون نيستم. مرسي دختر.

ناشناس گفت...

بخشیدم! / شوخی میکنم/ گفتم حال و هوای کامنتدونی عوض شه :دی

محـمد گفت...

:)) خونه خودته راحت باش

نیک ناز گفت...

گیرم که بخشیدم‌ت، خودت خودت را خواهی بخشید مهربانِ امروز و نارفیقِ دیروز؟

مرضیه گفت...

عجب چیزی بود!!!!!!چقدر قشنگ و درست حسابی بود!
برای دوستت دارمی که مرده بدنیا آمد.....
لعنتی خیلی قشنگ بود...

محـمد گفت...

مرسي مرضيه جان. تو تعريف كني ...

ايرن گفت...

چرا نظر من نيست؟:(

محـمد گفت...

نظري نيومده برام ايرن جان
دوباره بفرست