تیر ۰۷، ۱۳۸۹

تابستان
بوسيدن لب تو
موازنه برقرار شد

۱۲ نظر:

سوژه گفت...

اومدم كه اول بودنم را اعلام كنم اينجا وبعد هم اقرار از برقراي موازنه .
خدا كند پايدار بماني در موازنه .

كلاغ سفيد گفت...

به به!چه حالي ميده مخصوصا اگه لب هاش گس باشه!!!

محـمد گفت...

به سوژه: ما از آرزوهامون ميگيم نه از واقعيت ها! فعلا كجيم!

به ايرن: مگه خرمالوئه؟

سوژه گفت...

به آرزوهات برسي پسر!

مرضیه گفت...

من اینو قبلا یه جایی خوندم ... سیصد و شصت؟

محـمد گفت...

تو درباره من زیاد می دونی!

پارمیدا گفت...

چه شیرین...

ناشناس گفت...

انشالله به آرزوتم برسی :)

م.ایلنان گفت...

چه موازنه ای...چه موازنه ی ...شیرینی...و باقی برای بقا

مرضیه گفت...

خداییش محمد بگو ...برام یجور عجیبی آشناست...کجا خوندمش؟عکسش چی بود؟مناسبتش چی بود؟ نکنه این از نوشته های خودمه؟

محـمد گفت...

:)) عكس نداشت. مناسبت هم نداشت. آره از همون 360 خودمه. من از نوشته هاي تو بي اجازه ات اينجا نمي ذارم. هر چند خيلي دوست دارم بيشتر بنويسي.

marjan گفت...

زمستان
بوسیدن لب تو
حتی اگر هیچ توازنی هم برقرار نباشد