فروردین ۰۴، ۱۳۸۹

فوری

به یک عدد «هیجان عشق نخستین» نیازمندیم

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

از کجا بیاریم براتون؟

محـمد گفت...

اگه می دونستم که مزاحم شما نمی شدم پمی جان!

Universal Emptiness گفت...

والا من تا حالا تو روابطم نیافتمش ،
تو یافتی بندازش تو اولین صندوق پستی ...

sophie گفت...

هیجان عشق ِ نخستین که مال همون عشق ِ نخستین بوده و دیگه تموم شده رفته

محـمد گفت...

سوفیا جان! آخه چرا تکرار نمی شه؟ از چیه این دنیا کم میشه مگه. اووووف
در ضمن این عکس پروفایلت چقدر خوشگله. از کجا اومده؟

sophie گفت...

به جایی برنمی‌خوره ولی وقتی میگی نخستین یعنی نخستین دیگه بعدش میشه دومین یا ان امین یا... خلاصه نخستین نمی شه. همونجور که زمان هیچوقت به عقب برنمی‌گرده یا ثابت نمی‌مونه.
این عکسم خوشگلم دیگه چی کار کنم؟ ؛)

محـمد گفت...

خوب پس هیچی دیگه. لابد یه چیزی می دونی که می گی. بالاخره تو چند نفرو بیشتر از من جر دادی (پیرهنشونو!)
می خوای بگی عکس خودته؟!

sophie گفت...

اوا خاک بسرم ! من پیرهن کی یو جر دادم؟ چرا قصه میسازی از خودت؟ چرا دوروغ؟!

یعنی شبیه خودم نیست؟ همه میگن شبیه خودمه. ایزابل آجانی یه

محـمد گفت...

آخی ایزابل آجانی عزیزم چقدر دوسش دارم
شبیه توئه چقدر

همینجوری جدی نگیر. من دروغ گفتم اعتراف می کنم

مرضیه گفت...

حسود!

محـمد گفت...

@ مرضيه
آره به شدت. ولي تو هم مطمئني كه مي دوني چه حالي داري؟

مرضیه گفت...

نه.به گواهی روان کاوم نه.

مرضیه گفت...

نه.به گواهی روان کاوم نه.

محـمد گفت...

ولي خوب حالي داري. بميري ايشالا